♥♥حــــــــــــــــسرت عشق ♥♥

مجيد سهرابي
مجيد سهرابي

سلام دوستان به وبلاگ عاشق معشوق خوش آمدید امیدوارم ساعات خوبی را در این وب گزرانده باشی
sohrabimajid@mihanmail.ir

منو سایت

بيو گرافي

داستان

اس اماس . جوك

مطالب آموزنده

خودم

تصاوير

شعر ومطالب عاشقانه

بازي


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عاشق معشوق و آدرس majidnm8.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پیوند ها

ردیاب جی پی اس ماشین

ارم زوتی z300

جلو پنجره زوتی

مطالب اخير

سکوت و صبوری

تصاویر مجید سهرابی

بهانه

عکس خنده دار

تصاویر عاشقانه

تصاویر عاشقانه(1)

تصاویر عاشقانه(2)

مطالب عاشقانه +عکس

فراموش

دو تا رفیق

تصویر دوست عزیزم

دانلود فیلم مرد عنکبوتی شگفت انگیز - THE AMAZING SPIDER-MAN

دانلود DMZ: North Korea - بازی جنگ در کره شمالی

کلیپ تصویری اجرای زنده آهنگ عشق من با صدای سامان جلیلی در جزیره کیش

تیزر تصویری و فوق العاده زیبای آلبوم جدید محسن چاوشی به نام ۱۳

تیزر تصویری جدید و فوق العاده زیبای آلبوم جدید میثم ابراهیمی به نام نبض

نرم افزار موبایل مسیرباب و Gps اندورید

نرم افزار موبایل ویرایش فیلم ها

نرم افزار موبایل قفل صفحه با تشخیص چهره

نرم افزار موبایل فیس بوک برای اندروید

نرم افزار موبایل افزایش سرعت گوشی

نرم افزار موبایل لانچر قدرتمند

نرم افزار موبایل طراحی لاک اسکرین های خلاقانه

لانچر بی نظیر ویندوز 8 برای اندروید

تقویم شمسی سال 1392

نرم افزار موبایل مرورگر وب اپرا

بازی موبایل گربه ها و نجات از بمب ها

نويسندگان

مجيد سهرابي

پیوند های روزانه

حواله یوان به چین

خرید از علی اکسپرس

دزدگیر دوچرخه

الوقلیون

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

وبلاگ دهی LoxBlog.Com

امكانات جانبي

RSS 2.0


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 33
بازدید دیروز : 40
بازدید هفته : 197
بازدید ماه : 197
بازدید کل : 5276
تعداد مطالب : 157
تعداد نظرات : 13
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


//www.night-skin.com">mouse code|mouse code

كد ماوس

عشق همیشه پیروزه:

 عشق همیشه پیروزه:

 

پسر وقتی به خودش اومد دید که روی تخت بیمارستان زیر سرم خوابیده . چیزی یادش نبود میخواست از روی تخت بلند بشه که یه دست گرم از بلند شدنش جلو گیری کرد . برگشت و نگاه کرد دست پدرش بود تا حالا پدر رو اینطوری ندیده بود پدر طبق معمول تسبیح چوبی قشنگش توی دستش بود و شبنم اشکش ریش سفیدشو خیس کرده بود . خواست حرف بزنه که پدر بهش اشاره کرد آروم سرجاش بخوابه آخه دکتر گفته بود اصلا نباید تحت هیچ فشاری قرار بگیره پسر طبق معمول حرف پدر رو گوش کرد و آروم دراز کشید و خوابش برد .

وقتی چشماشو باز کرد دید 


ادامه مطلب

جمعه 29 دی 1391برچسب:عشق همیشه پیروزه:,

|

داستان غمگین اما واقعی!

 داستان غمگین اما واقعی!

شهریور 1381 بود که با یه دختر آشنا شدم . از راه تلفن . آخه اونقدر مغرور بودم که هیچ وقت غرور مردونم بهم اجازه نمی داد که از راه متلک بار کردن دخترا توی خیابون برای خودم دوست پیدا کنم . هر چند که به خاطر این غرور 3 سال توی غم عشق دختر همسایمون سوختم و با اینکه می دونستم اونم منو می خوادولی هیچ وقت به خودم اجازه ندادم که برم باهش حرف بزنم . از آخر هم پرید و رفت روی بوم یه نفر دیگه نشست . شاید اسم این غرور دیونگی باشه . اما این من بودم . من ...


ادامه مطلب

جمعه 29 دی 1391برچسب:,

|

داستان غمگین اما واقعی!

 داستان غمگین اما واقعی!

شهریور 1381 بود که با یه دختر آشنا شدم . از راه تلفن . آخه اونقدر مغرور بودم که هیچ وقت غرور مردونم بهم اجازه نمی داد که از راه متلک بار کردن دخترا توی خیابون برای خودم دوست پیدا کنم . هر چند که به خاطر این غرور 3 سال توی غم عشق دختر همسایمون سوختم و با اینکه می دونستم اونم منو می خوادولی هیچ وقت به خودم اجازه ندادم که برم باهش حرف بزنم . از آخر هم پرید و رفت روی بوم یه نفر دیگه نشست . شاید اسم این غرور دیونگی باشه . اما این من بودم . من ...


ادامه مطلب

جمعه 29 دی 1391برچسب:,

|

داستان زیبای شاخه گل خشکیده

 داستان زیبای شاخه گل خشکیده ،یکی از بینظیر ترین داستانهای عاشقانه میباشد، پیشنهاد میشود این داستان را بخوانید و از آن لذت ببرید!

 

قد بالای ۱۸۰، وزن متناسب ، زیبا ، جذاب و

این شرایط و خیلی از موارد نظیر آنها ، توقعات من برای انتخاب همسر آینده ام بودند.

توقعاتی که بی کم و کاست همه ی آنها را حق مسلم خودم میدانستم .

چرا که خودم هم از زیبائی چیزی کم نداشتم و میخواستم به اصطلاح همسر آینده ام لا اقل از لحاظ ظاهری همپایه خودم باشد . تصویری خیالی از آن مرد رویاهایم در گوشه ای از ذهنم حک کرده بودم ، همچون عکسی همه جا همراهم بود


ادامه مطلب

جمعه 29 دی 1391برچسب:,

|

ياس

 

جمعه 29 دی 1391برچسب:ياسر بختياري,

|

زندگی نامه یاس :

 زندگی نامه یاس :
در سال 1982 میلادی در تهران متولد شد . یاس اولین بار در سن 16 سالگی شروع به گوش کردن به موزیک های رپ کرد وقتی که پدرش می خواست از سفر تجاری از آلمان بازگردد ، برای او آخرین سی دی های ” توپاک ” و دیگر خواننده های هیپ هاپ را می آورد .
بعد از مرگ ناگهانی و نا به هنگام پدرش ، یاس در موقعیتی قرار گرفت که 


ادامه مطلب

جمعه 29 دی 1391برچسب:,

|

تفاوت عشق و هوس

 تفاوت عشق و هوس{ در ارتباط دختر و پسر یا در ازدواج}

1 – عشق معطوف به غیر از خود است. در حالیکه محور هوس خود فرد و لذت اوست. جملات زیر را مقایسه کنید:

- ( من) دوستت دارم

- ( من) برات می میرم  

- (برای من) هیچکس مثل تو نمیشه

- ( من ) همیشه به فکر توام

-( من) را فراموش نکن

- ( من ) از تو رنجیدم

در حالیکه در عشق، توجه به حالتها و لذتهای خود نیست. و خواست و شرایط معشوق جایگزین خودخواهی فرد می شود.

جمله معشوق است و عاشق پرده ای

زنده معشوق است و عاشق مرده ای

 

2 – هوس پاسخ به یک نیاز جسمانی و روانی است، مثل نیاز به آب، نیاز به اکسیژن ، نیاز به غذا. ولی عشق فراتر از یک چنین نیازی هست. عشق فراهم آورنده رشد و خودشکوفایی فرد است. لذا فردعاشق خود را خوار نمی کند، کوچک نمی کند. عشق عزت و احترام دارد و این احترام از روی بی نیازی و بزرگی عشق حاصل می شود. شاید در فیلم ها دیده و شنیده باشید که فردی می گوید« من عشق را گدایی نمی کنم».

هر چه جز عشقست، شد ماکولِ[1] عشق

دو جهان یک دانه پیش نَولِ[2] عشق

دانه یی مر مرغ را هرگز خورَد؟

کاهدان مر اسب را هرگز چَرَد[3]؟

 

3 – عشق محدود کننده و زندانی کننده معشوق نیست. عشق آزاد کننده است. اگر فردی را مجبور کنیم که همه علائق ، سلیقه ها و تفکراتش را فقط متوجه ما کند و فقط به ما بیندیشد، او را محدود به خودمان کرده ایم، نه اینکه عاشق خودکرده باشیم. در واقع این عشق نیست، این یک هوس است و ما را وابسته به شخص دیگری نموده است.

آنکه او بسته غم و خنده بود

او بدین دو عاریت زنده بود

باغ سبز عشق، کو بی منتهاست  

جز غم و شادی درو بس میوه هاست

عاشقی زین هر دو حالت، برترست 

بی بهار و بی خزان ، سبز و ترست

در نگنجد عشق در گفت و شنید

عشق، دریایی ست قعرش ناپدید.

 

4 – عشق با بدبینی و سوء ظن همراه نیست. عشق یک اعتماد است. یک اطمینان است و پس از شناخت رفتار، گفتار و احساسات معشوق، و به جهت یک آگاهی عمیق به وجود می آید. لذا ابتدا اعتماد به وجود می آید و بعد عشق منعقد می شود.

بعضی ها می پرسند «باید اول عاشق شد بعد ازدواج کرد یا اول ازدواج کرد بعد عاشق شد؟!»

در جواب باید گفت: اگر بعد از ازدواج بخواهی عاشق بشوی که کار از کار گذشته است و آن فرد هر خصوصیت یا رفتار و یا افکار و احساسی که داشته باشد، باید تحمل کنید، نام این عشق نیست.

از طرف دیگر بدون بررسی ، شناخت ، تحقیق و ارتباط رسمی چگونه می توان عاشق فردی شد تا در پی آن ازدواج کرد؟ ( یعنی روش عاشق شدن قبل از ازدواج چگونه است)

خلاصه اینکه، طی یک فرایند رسمی که خانواده ها در جریان هستند، و ارتباطات شما آشکار و شفاف هست. با مشورت و بررسی شما و خانواده هایتان از فرد مقابل آگاهی به دست می آورید، تناسب رفتارها، نقاط ضعف ، احساسات و افکار یکدیگر را می سنجید و سایر معیارهای مطلوب را دقیقا ارزیابی می کنید. بدیهی است که اگر این موارد مثبت باشد خواه ناخواه شما عاشق فرد می شوید( نه هوس پیدا کنید).

اما هوس اینست که معمولا به صرف مجاورت ایجاد می شود. همکلاسی، هم محله ای، همکار، فامیل و ...، می بینید، خنده ها و عشوه هایش را حس می کنید، شیطنتها ، بازیگوشی ها، و کلاس گذاشتن هایش را نظاره می کنید، به دلتون می افتد که عاشقش هستید و با خیالات مستمر از او غولی می سازید که فقط بعد از ازدواج شکسته می شود و واقعیت آن روشن می شود. معمولا چنین دو نفری به جای شناخت یکدیگر، انرژی خود را صرف احساسات یکدیگر می کنند، دل میدهند و قلوه می گیرند، هر روز به تعداد زیادی برای یکدیگر می میرند، یا حداقل غش می کنند  و تعارفات کلاس بالا نصیب هم می کنند، از وجود یکدیگر ممنون می شوند، از هم زیاد تشکر می کنند، با مطالعاتی که در مورد مخ زنی دختر یا پسر در اینترنت یا ....آموخته اند سعی می کنند طرف مقابل را شیفته خود سازند ( به هر قیمتی)به هم زیاد کادو می دهند، متون ادبی جالب ، آهنگهای احساس نواز، و مبالغه های غیر عقلانی به یکدیگر پیشکش می کنند، کم کم نقش پدر، مادر، دوستان، همکاران و ... را حذف کرده و همه را یک جا به محبوب خود پیشکش می کنند، و وقت خود را یا با او پر می کنند یا با خیالات او سر می کنند و در خیالات خود او را تک ستاره ای می دانند که آسمان قلب آنها را نورانی می کند، بدون او زندگی معنی و مفهوم و شور خود را از دست می دهد. او یک انسان نیست، یک فرشته است، او هیچ عیبی ندارد، و فقط و فقط مهر و عشق و صفا و نقاط مثبت است. تصور از دست دادن او ، کابوسی وحشتناک هست. مفعول شعرهای تمام ترانه های شاد و غمناک به نوعی به محبوب آنها بر می گردد، واینگونه این احساسات غیر قابل کنترل می شود ، در حالیکه عشق همانطور که گفته شد، فرایند مشخصی از آگاهی می باشد. منظور این نیست که از احساس تهی باشد، نه ، اما احساس یکی از پارامتر های مهم در کنار پارامترهای آگاهی هست که نمی تواند جای خالی دیگر خصیصه ها را پر کند.

احساس انفجار آمیز در رابطه ها منجر به تحریف واقعیت ها شده و آنقدر آب را گل آلود می کند که خود فرد به هیچ وجه قادر به شناخت صحیح طرف مقابل خود نیست. و پس از فروکش کردن احساست، پس از ازدواج ، تفاوت میان خیالات خود و واقعیت ها را درک می کنند.

 

5 – عاشق، خود را ملزم می داند که حریم عشق و معشوق را رعایت کند و هنجارها را به نفع لذت خود نمی شکند.عاشق در پی کام گرفتن از معشوق، پیش از آنکه این حریم کامل و رسمی شود، نیست. باید کانون خانواده شکل گیرد و انعقاد پیمان زناشویی انجام پذیرد و طرفین مسئولیت زندگی و تعهد کامل را نسبت به هم بپذیرند. هر گونه خلوت، لمس و ارتباطی که جنبه لذت جویی داشته باشد (قبل از تعهد کامل زناشویی و در چارچوب قانون)، صرفا آسیب پذیری عشق را به همراه دارد و این آزمایش کردن عشق نیست، بلکه سیراب کردن هوس و عطش شهوانی است.

عشق هایی کز پیِ رنگی بُوَد

عشق نَبوَد ، عاقبت ننگی بود       

 

6 –  چنین مواردی از نشانه های هوس هستند: زودرنجی، قهر و آشتی ، دل خوری، نگرانی، تردید ، عجله در به نتیجه رسیدن، امروز و فردا کردن، زبان بازی کردن، با چند نفر ارتباط صمیمی وعمیق عاطفی گرفتن، رویاپردازی در مورد فرد، چشم پوشی از نقاط ضعف آن شخص و ... ، همه از نشانه های هوس است، در حالیکه عشق ، قامتی رعناتر، بزرگتر ، قوی تر و منحصر به فرد دارد و از همه مهمتر آرامش بخش است و نگرانی از درست رفتن، ندارد. عشق هایی که نگرانی آفرین، اضطراب آور و دمدمی مزاج و به ظواهر فرد بستگی دارد، همان هوسها هستند که « محور من» در آنها قوی است . یعنی فرد همه چیز را برای خودش می خواهد ، نه معشوق

هر که را جامه ز عشقی چاک شد

او ز حرص و جمله عیبی پاک شد

شاد باش ای عشقِ خوش سودای ما

ای طبیبِ جمله علت هایِ ما

ای دوایِ نخوت و ناموسِ ما

ای تو افلاطون و جالینوس ما

جسمِ خاک از عشق ، بر افلاک شد

کوه، در رقص آمد و چالاک شد

 

7 – عشق پیش نیاز لازم دارد.

یعنی فرد باید رشد کند و از مراحلی بگذرد تا نوبت به عاشق شدن برسد. کسی که هنور با والدینش درگیر است، سازگاری با همکاران ندارد، رابطه صمیمانه ای با دوستانش ندارد. افسرده و مضطراب است، تصمیم های مهمی در زندگی نگرفته یا به اجرا در نیاورده است، از این شاخه به آن شاخه می پرد، هدف زندگی خود را شفاف ترسیم نکرده است. و حتی در انتخاب هنجارها به انتخاب ثابتی برای وضع ظاهری ، پوشش و نحوه رفتارش نرسیده است و مردد بوده و روز به روز شکل به شکل می شود و هویت خود را نیافته است، مانند کودک پیش دبستانی است که برای اردو به دانشگاه رفته باشد، او هرگز نمی تواند در نقش دانشجو باشد. حتی اگر بر روی صندلی های دانشگاه بنشیند. لذا عشق پس از بلوغ عاطفی ، بلوغ اجتماعی، بلوغ فکری، بلوغ روانی و ...، پیدا می شود، در غیر این صورت فقط هوس خامی بیش نیست.

 

8 – عشق باید یک وحدت و یکپارچگی بین شما ، افراد و همه هستی ایجاد کند. اگر رابطه دختر و پسری، با پنهان کاری، تعارض ، درگیری با دیگران، احساس گناه، اضطراب، تردید، و قطع روابط اجتماعی با دیگران، مشکل در شغل ، تحصیل ، روابط خانوادگی و ...، همراه هست باید مطمئن شد که هوس، خود را به جای عشق به آنها معرفی کرده است. و چنین شروعی برای رابطه، پایان هایی به مراتب دردناکتر و فجیع تر به همراه دارد.

در نگنجد عشق در گفت و شنید 

عشق، دریایی ست قعرش ناپدی

 

فرق بین دوست داشتن و عشق

سلام !

همیشه به دنبال فرقی بین دوست داشتن و عشق می گشتم تا این دو را از هم تمیز دهم و ثابت کنم فرقی بین  " کسی که با آن حرارت خاص میگوید : عاشقتم !!!  با کسی که با آرامش و لطافت و ملایمتی مثال زدنی می گوید : دوستت دارم  " است ؟؟؟؟!

خودم هیشه فکر می کنم که آتش تندی در عشق هست که بر روح آدمی زبانه می کشد و احساساتش را می سوزاند و درمدت کوتاهی نیز آن آتش شعله ور خاموش و رنگ خاکستر می گیرد و خاکستر ش هم باد به نا کجا آبادی می برد که خدا به داد برسد اگر این نا کجا آباد ویرانه ی نفرت باشد !!!!( که همیشه همین بود این ناکجا آباد ) !!!

مرز بین عشق و نفرت اندک فاصله ایست که طی کردنش با یک اتفاق ساده میسر میشود !!!

و این اتفاق هر چه می تواند باشد ... فقط بر خلاف میل عاشق باشد کافیست ... !

و زمانی که خاکستر عشق به آتش نفرت مبدل می شود که باز هم  شعله هایش وجود انسان را می سوزاند . خواب را از چشمانش می گیرد . بیقرارش می کند . خود را شکست خورده می بیند و آینده را تاریک !

و تنها ضماد این روح سر خورده را تنها انتقام می داند و بس !!!

و این است که هر روز در صفحه ی حوادث می خوانیم : پسری عشقش را کشت و یا بالعکس زنی همسرش را ... !یا حتی خودش را ... !

و زمانی که شخص عاشق پیشه عشقش را از دست رفته می بیند و آتش نفرت را شعله ور دست به کارهایی غیر عقلانی و جنونی می زند که عاقبتی جز ندامت ندارد اما هر چه با خود حساب می کند مر همی بهتر از آن پیدا نمی کند و این می شود که به خاطر یک  احساس از پای بست ویران خون انسانی به زمین ریخته می شود !!!!!!!!!

اما دوست داشتن درست خلاف آن رفتار می کند !

دوست داشتن بسیار زیباست و به آدمی آرامش می بخشد !

لطیف است و ملایم ! مثل شمعی که کور سوی روشنایی اش همیشگی ست و آزار نمی دهد !

دوست داشتن زندگی می بخشد . امیدوار می کند . آینده می دهد ! به ثانیه های  در گذر زندگی ات معنا می بخشد ! کسی که دوست دارد تنها هدف برایش خوشبختی و آرامش محبوبش است و بس !

حالا فرقی نمی کند با او باشد یا نه !

احساس اینکه دیگری با محبوبش است و با هم خوشبخت اند نفرت ایجاد نمی کند و حسادت بر نمی انگیزر زیرا که هدفش والا تر و احساسش غنی تر از آن است که بر محبوب مالک باشد و او را تنها و تنها برای خودش بخواهد در حالیکه بداند محبوب با او احساس آرامش ندارد و بی قراری می کند !

اما چه چیز باعث می شود دوست داشتن اینگونه ایثار را در وجود انسان دست به کار کند !

به نظر تنها به خاطر آسمانی بودن این احساس است !!!!

اما چرا می گویم احساس ؟؟؟!نمی گویم حس !!!

زیرا که دوست داشتن تنها نیست که روح آدمی را صیغل می دهد . بلکه توامان با حس های دیگری ست !

دوست داشتن وقتی در قلب و روح مسکن می گزیند اسباب و اثاثیه ای هم برای زندگی با خود می آورد !

مهر . محبت . صداقت . گذشت . صبر . صبر . صبر و آخر همه ی اینها عزت ... !

دوست داشتن بر خلاف دیگر احساسات حاکم بر انسان ذلت نمی آورد بلکه خود غرور است !

اما چه غروری ؟؟!

غرور اینکه کسی را دوست داری  و در قبال این دوست داشتن چیزی طلب نمی کنی و برای خودت دوست داری ! دوست داری چون نیاز داری . چون باید دوست بداری !!!!!

غرور اینکه آینده را برای محبوبت پر از شادی و آرامش می خواهی !

غرور اینکه پا پس می کشی اما منت نمی گذاری که : آآآآآآی مردم من بودم ها ! من کنار آمدم تا او خوشبخت شود و اما نمی دانی که اگر به واقع دوست بداری خوشبختی او خوشبختی توست ...

مگر می شود کسی را دوست بداری و تو خوشبخت و راحت زندگی کنی و غم او را به تماشا بنشینی ؟؟؟!!!!

این همان است که من فکر می کنم دوست دارم اما فقط فکر می کنم و دوست داشتنی در کار نیست !!!!

نمی دانم دوست داشتن لیاقت می خواهد !!!

لیاقت اینکه دوست داشته باشی اما چیزی نخواهی جز جز جز آرامش مجبوب ... !

لیافت اینکه بتوانی گذشت را در خودت پرورش دهی ... !

بتوانی صبر کنی ! و نگاه  کنی به خوشبختی محبوبت !!! به لبخند روی لبانش و به امید و آرامشی که در وجودش روشن است و آینده را زیبا می بیند با کسی که همراهش است !

اینکه بتوانی برای هردو آنها  " محبوبت و همسفر زندگی اش "  آرزوی خوشبختی کنی !!!!

و این گونه است که بالا خره سیم وصل می شود و تو فقط و فقط خداوند را مجبوب خود می بینی و بس !او را یار و یاور و همراه می بینی !

زیرا که او از همان ابتدا تو را  مجبوب خود می دانست و برایت بهترین ها را می خواست !

او صبر کرد و نگاه ... !

به تو . به من و به همه ی ما ... !

صبر کرد تا شاید عاقبت بازگردیم به سویش نه اینکه باز گردانندمان به سویش !!!

و لی برای  وصل شدن سیممان باید باید باید مراحلی را بگذرانیم تا ظرفیت و لیاقت دوستی با خدا را پیدا کنیم !

تا سر سر ی رد نشویم از خدا و از خود مان .... !

!!! " و این است احساس زیبای دوست داشتن " !

تا وقتی رسیدیم پا پس نکشیم ! بمانیم و رفیق نیمه راه نشویم ! بمانیم برای خدا برای خود .... ! بمانیم و عروج کنیم تا بی نهایت ... !

بمانیم و دوست بداریم محبوبی را که از عزل تا ابد دوستمان داشته است ... 

 

تفاوت عاشق ب

سه شنبه 26 دی 1391برچسب:,

|

تفاوت سن در اذدواج

 در هزاران مصاحبه ای که در شش قاره جهان انجام دادیم به این نتیجه رسیدیم که وقتی واقعاً کسی را دوست داشته باشید، سن شما و سن طرف مقابلتان دیگر چندان اهمیتی پیدا نمی کند. اما یک واقعیت هم وجود دارد و آن این است که موقعیت هایی هست که تفاوت سنی واقعاً مهم می شود.

 


ادامه مطلب

سه شنبه 26 دی 1391برچسب:تفاوت سن در اذدواج,

|

دوستي هاي قبل از ازدواج

 دوستي هاي قبل از ازدواج 

در اين مقاله مي خواهيم به بحث دوستي هاي قبل از ازدواج و مضرات آن بپردازيم. در اين شماره به تعريف و اهميت موضوع و پيامدهاي منفي دوستي هاي قبل از ازدواج مي پردازيم، در شماره بعد به پيامدهاي اجتماعي آن خواهيم پرداخت. اميد است مفيد واقع بشه! فقط نظر يادتون نره.


ادامه مطلب

سه شنبه 26 دی 1391برچسب:دوستي هاي قبل از ازدواج,

|

کمرویی در عشق

 

 

 

کمرویی در عشق

یکی دیگر از مهمترین مشکلاتی ممکن ما عاشقان را برای همیشه از موشوقمان جدا کند کمرویی است به راستی کمرویی چیست؟

تعریف کمرویی ؟کمرویی یعنی دستپاچه شدن در مقابل افراد و احساس ناراحتی کردن در حضور دیگران نکته مهم در مورد کمرویی این است که بیشتر افراد این تجربه را به صورت مشترک دارند شاید تعجب کنید اگر بفهمید در تحقیقی که توسط فیلیپ زیمباردو (1977) انجام شد بیش از 80 درصد مردم آمریکا گفتند که کمرو هستند.تنها 7درصد مردم ادعا کردند که هرگز کمرویی را تجربه نکرده اند افراد کمرو میگویند که در برقراری مکالمات و حفظ تماس چشمی مشکل دارند و زمانی که میکوشند با فردی ارتباط برقرار کنند احساس ناراحتی می کنند.

کمرویی ممکن است ما عاشقان را از معشوق خود جدا سازد چرا ما باید بخاطر کمرویی حرف دل خود را به معشوق خود نگوییم چرا به خاطر کمرویی از روبرو شدن با معشوق خود خوداری کنیم؟

افراد کمرو میگویند:

_در حضور افراد غریبه احساس ناراحتی می کنم.

_از نظر اجتماعی دست و پا چلفتی ام.

_هنگام ملاقات با افراد جدید طبیعی بودن برایم سخت است.

_به توانایی های اجتماعی خود تردید دارم.

_صحبت کردن با غریبه ها برایم دشوار است.

_در تعاملات اجتماعی احساس کمرویی میکنم.

به نظر من با کمرویی نمیتوان به جایی  رسید .اگر من عاشق به خاطر کمروییم نتوانم با معشوق خود سخن بگویم باید چه کنم؟پس یا باید عاشق نباشم یا هم باید خود را درمان کنم ولی اما چگونه...؟؟؟

 

 

درمان کمرویی

کمرویی مشکل پیچیده‌ای است که برای غلبه برآن باید از روشهای مختلف استفاده کرد. توصیه‌ها و تمریناتی که ارائه می‌شود، تنها زمانی می‌توانند ارزشمند باشند که تصمیم خود را نسبت به تغییر روش زندگی خود اتخاذ کرده باشید و در کنار آن به این اعتقاد داشته باشید که امکان تغییر وجود دارد. درواقع تا زمانی که اعتقادی به تغییرپذیری نداشته باشیم، تصور تغییر یافتن محال است. عنصر لازم دیگر شجاعت در عملکرد است. این یعنی از تغییر نترسیدن و به پیشواز تغییرات رفتن در جهت بهبود روش زندگی و داشتن زندگی بدون کمرویی.
تغییر زندگی
اگر دیگر نمی‌خواهید تحت عنوان وامانده اجتماعی به حیات خود ادامه دهید یا از دیدن اینکه ، کمرویی شدید مانع استفاده از فرصتهای خوب زندگی می‌شود، احساس ناراحتی می‌کنید، وقت آن است که همه چیز را تغییر دهید. چهارنوع تغییرات اساسی می‌باید انجام شود که عبارتند از:

تغییر شیوه‌های فکری درباره خود و کمرویی
تغییر نوع رفتارها
تغییر درنحوه نگرش به عملکردها و شیوه‌های فکری افراد دیگر
تغییر ارزشهای اجتماعی مربوط به کمرویی
 

اعتقاد به تغییرپذیری
اگر خواهان تغییر زندگی باشیم ولی اعتقاد به امکان تغییرپذیری نداشته باشیم، تغییر رفتاری و فکری اساسی در فرد بوجود نمی‌آید. بسیاری از افراد ، افسانه تغییر ناپذیربودن را پذیرفته‌اند و به تغییرات ایجاد شده با بدبینی می‌نگرند. مثلا می‌گویند ممکن است در مورد دیگران موثر باشد، ولی نمی‌تواند در من تغییر ایجاد کند. اما شواهد زیادی از این نتیجه گیری متضاد حمایت می‌کنند، که شخصیت و رفتار افراد در صورت تغییر موقعیت کاملا تغییر پذیرند. در واقع طبیعت انسان به نحو قابل توجهی انعطاف پذیر است و به سرعت خود را با چالشهای موجود در محیط منطبق می‌کند. انطباق پذیری با تغییرات محیطی در واقع تمام حیات و زندگی است.
شجاع بودن
بسیاری از نیروهای درونی ، ما را در جایی که قرار داریم، نگاه می‌دارند و مانع از حرکت ما در جهت عملی ساختن تواناییهای بالقوه‌مان می‌شوند. غلبه بر چنین مخالفان نیرومندی نیازمند داشتن تعهدی قوی از جانب افراد است. انجام تمرینات روزانه ده دقیقه‌ای در خلوت خانه کارساز نخواهد بود. در واقع برای کمرو نبودن باید تصمیم بگیرید، چه نوع انسان می‌خواهید باشید و آنگاه وقت و انرژی خود را در جهت جامه عمل پوشاندن به آنها صرف کنید.
روشهای درمان کمرویی
شناخت خود
پس ازسالها زندگی با شخص خود بنظر می‌رسد که باید خودمان را به خوبی بشناسیم. در کمال تعجب باید گفت که فقط تعداد کمی ‌از افراد چنین هستند. ما انسانها برای شناخت واقعی خودمان وقت صرف نمی‌کنیم. تمرینهایی وجود دارند که افراد را قادر می‌سازند که افکار و احساسات خودشان را با نگاهی نزدیکتر و دقیقتر به تصویر بکشند. بعضی از آنها عبارتند از:

برچسب زدن به خود : فهرستی از ده لغت ، عبارت و ویژگی شخصیتی که به بهترین شکل معرف شماست، تهیه کنید. سپس هر یک از این عبارات را یکبار خودتان و بار دیگر توسط بهترین دوستتان از یک تا ده نمره گذاری کرده توسط کلمات مثبت ، منفی و خنثی رتبه بندی کنید. رتبه بندی و نمره گذاری خود و دوستتان را با یکدیگر مقایسه کنید.

یک ماه فرصت برای زندگی : فرض کنید، به یک بیماری لاعلاج دچار شده و فقط یک ماه فرصت زندگی کردن داشتید. این یک ماه را چگونه سپری می‌کردید؟ کجا می‌رفتید؟ دوست داشتید موقع مرگ چه کسی کنار شما باشد؟ دوست داشتید روی سنگ قبرتان چه چیزی نوشته شود؟
 

درک کمرویی خود
اگر بتوانید علت کمرویی خود را مشخص کنید، عملکردتان اثر بخش‌تر خواهد بود. درک علل ، همبسته‌ها و پیامدهای کمروی دو فایده مهم دارد. اول آنکه زمینه را برای ارائه طرحی عقلانی جهت دخالت و مداوا آماده می‌کند. علاوه بر آن با تجزیه و تحلیل صریح ماهیت و ابعاد کمرویی‌ آن را ازحالت ذهنی خارج و به آن عینیت می‌بخشید. برای این شناخت باید به سوالات زیر پاسخ دهید.

آیا خود را فرد کمرویی می‌دانید؟ به چه میزان؟ (از بینهایت کمرو تا فقط مختصری کمرو )
علت یا علتهای کمرویی خود را مشخص کنید ( نظیر ترس از طردشدن ، عدم اطمینان به خود ، معلول بودن و ...)
چه موقعیتهایی باعث بروز احساسات کمرویی در شما می‌شوند ( نظیر موقعیتهای اجتماعی ، گروهها ، جنس مخالف و … )
موقع احساس کمرویی چه نشانه‌هایی در شما بروز می‌کند؟ ( علائم جسمانی ، افکار و احساسات و رفتارهای خود را موقع کمرویی مشخص کنید).
پیامدهای منفی و مثبت کمرو بودن کدام هستند؟
 

پرورش اعتماد به نفس
اعتماد به نفس (self-confidence) یعنی میزان ارزشی که به خودمان در مقایسه با دیگران قائل هستیم. افرادی که برای خویشتن ارزش مثبتی قائل هستند، احساس امنیت و آرامش خاطر بیشتری دارند. چنین افرادی به تقویت کنندههای اجتماعی و ستایشهای دیگران وابستگی ندارند. زیرا آموخته‌اند چگونه بهترین دوست خود و بزرگترین مشفق خویشتن باشند. در مقابل افرادی که از اعتماد به نفس پایینی برخوردار هستند، معمولا منفعل تر ، ترغیب پذیرتر و دارای محبوبیت کمتر هستند. این افراد نسبت به انتقاد منفی به شدت حساس هستند و فکر می‌کنند که این انتقاد ناشایستگی آنان را ثابت می‌کند. تحقیقات مختلف همبستگی معنی داری را بین کمرویی و اعتماد به نفس پایین گزارش کرده‌اند. بدین معنی که زمانی که کمرویی شدید است، اعتماد به نفس نیز پایین است و زمانی که اعتماد به نفس بالایی وجود دارد، کمرویی از صحنه حذف می‌شود.
آموزش مهارت اجتماعی
لازم است، به افراد کمرو مهارتهای اجتماعی آموزش داده شود تا از دستور العملهای ساده و مستقیم ویژه‌ای برای تغییر الگوهای رفتاری خود جهت دریافت پاداشهای اجتماعی بیشتر استفاده کنند. در این زمینه لازم است آنها مطالبی را فرا بگیرند، تمرین کنند، تشویق شوند و روشهایی که آنها را از نظر جسمانی و اجتماعی جالب توج تر می‌کند، فرا بگیرند. بخش اعظم این روشها تحت عنوان جرات آموزی (Assertive Training) ارائه می‌شوند. برخی از این روشها شامل آموزش لباس پوشیدن و آراستگی ظاهر ، شروع یک گفتگو ، آموزش گفتگو با افراد ناشناس ، آموزش گوش کردن فعال ، آموزش نه گفتن است

 

 

 

 

 برای مقابله با کمرویی و خجالت چه کنیم؟

کمرویی، یک پدیده ی پیچیده ی روانی - اجتماعی است.

کمرویی، یک صفت یا ویژگی ارثی یا ژنتیکی نیست، بلکه اساساً در نتیجه ی روابط نادرست بین فردی و سازش نایافتگی های اجتماعی در مراحل اولیه ی رشد، در خانه و مدرسه پدیدار می گردد. با این که برخی از روان شناسان بر این عقیده اند که بعضی افراد با زمینه یا سندرم کمرویی متولد می شوند، اما باید توجه داشت که بحث درباره ی سندرم کمرویی و استعداد بیشتر بعضی از کودکان در ابتلا به کمرویی، به معنای ارثی بودن کمرویی مثل رنگ چشم و پوست نیست.

بدیهی است کودکان کمرو عموماً متعلق به والدینی هستند که خودشان کمرویی دارند، لیکن این بدان معنی نیست که این قبیل کودکان کمرویی را از طریق ژن های ناقل از والدین خود به ارث برده اند، بلکه اساساً بدین معناست که کمرویی را از آنها یاد گرفته اند.
 

کمرویی ناشی از ترس

کمرویی ناشی از ترس، عموماً از سال اول زندگی نوزاد مشاهده می شود. مطالعات انجام شده روی نوزادان، حاکی از این است که در اواسط سال اول زندگی (غالباً در شش ماه دوم آن)، کمرویی به عنوان یک پدیده ی همگانی در همه نوزادان، نسبت به غریبه ها و افراد آشنایی که به خاطر تغییر لباس و آرایش ظاهر متفاوت به نظر می آیند دیده می شود، به عبارت دیگر در این شرایط اضطراب ناشي از روبرو شدن با بیگانه ها و ناآشناها، وجود کودک را فرا می گیرد. در حقیقت کودک خردسال، از این رو کمروست که مردم برایش ناآشنا هستند، از او بزرگتر، قوی تر، قدرتمندتر و مقتدرترند و كودك نمی داند که در شرایط گوناگون چگونه با وی برخورد خواهند کرد.


بعد از 6 ماهگی، کودکان خردسال به تدریج به لحاظ رشد ذهنی و عاطفی، می توانند افراد آشنا را از غریبه ها تشخیص بدهند. همراه با افزایش دامنه ی ارتباطات کودک با دیگران، کم کم بر تجارب خوشایند و دوست داشتنی وی افزوده می شود و کودک از ارتباط و همنشینی با دیگران بخصوص آشنایان لذت می برد، ترسش فرو می ریزد و این حالت مقدمه ی لازم و مطلوبی برای اجتماعی تر شدن کودک است.
 

خانواده و فرزندان کمرو

در بررسی علل کمرویی به طور مشخص می بایست به شرایط و عوامل خانوادگی، ویژگی های شخصی و شخصیتی، نظام باورها و رفتارهای فردی، موقعیت های روانی و اجتماعی اشاره کرد.
محیط خانواده و تجارب اولیه ی کودک به خصوص در سنین پیش دبستانی و سال های آغازین مدرسه، اصلی ترین نقش را در شکل گیری شخصیت کودک دارد. در این دوران الگوهای رفتاری بزرگسال، برنامه های تلویزیونی، نحوه و میزان ارتباطات عاطفی، کلامی و اجتماعی خردسالان با والدین و بزرگسالان خانواده بیشترین تأثیر را در رشد مطلوب اجتماعی و یا به وجود آمدن اضطراب و کمرویی کودکان می تواند داشته باشد.


زمانی که الگوهای بزرگسال مثل والدین، خودشان عموماً مضطرب بوده، از مهارت برقراری روابط عاطفی - اجتماعی مطلوب و خوشایند با دیگران، به ویژه با فرزندان خود بی بهره باشند، بدون شک طبیعی است که فرزندان این خانواده نیز بیاموزند که کمرو باشند، به همین دلیل بعضی از روان شناسان مانند " واتسون " کمرویی کودکان را در نتیجه ی یادگیری و تقویت آن در خانه و مدرسه می دانند.


کمال جویی و آرمان گرایی فوق العاده ی والدین و انتظارات نامعقول آنان از فرزندان در شرایط گوناگون و وادار کردن آنها به رفتارهای کلیشه ای و قالبی و عکس العمل های تصنعی در موقعیت های مختلف اجتماعی، (در حضور مهمانان، به هنگام مهمانی رفتن، حضور در مجالس جشن و مراسم عمومی، در کوچه و خیابان، در اتومبیل و اتوبوس، به هنگام لباس پوشیدن، غذاخوردن، نگاه کردن، صحبت کردن، راه رفتن و ...)،سختگیری بیش از حد بر کودکان و نوجوانان و داشتن توقعات زیاد، رفتار خصمانه و عصبی با آنها، تهدیدها و تنبیه ها، تحقیرها و تهدیدهای ناروا و یا حمایت های افراطی و غیرضروری از فرزندان، از اصلی ترین زمینه های رشد معیوب اجتماعی کودک و بروز کمرویی به شمار می آیند.
مشاهده ی دوگانگی و تعارض در رفتار الگوهای بزرگسال و ایجاد ناهماهنگی در مفاهیم اساسی شخصیت کودک، موجب کشمکش های درونی و در نتیجه اختلال در رشد طبیعی می گردد، اضطراب شدید و کمرویی کودک را به همراه خواهد داشت.

کمرویی در میان فرزندان اول خانواده و تک فرزندها بیش از سایر فرزندان خانواده دیده می شود، به خصوص زمانی که والدین قادر نباشند زمینه ی تربیت و رشد اجتماعی مطلوب و هماهنگ ایشان را مطابق با نیازهای عاطفی و اجتماعی آنان فراهم آورند. به طور کلی در بيشتر موارد ، فرزندان اول خانواده و تک فرزندها با بزرگترها بیشتر همانند سازی می کنند و تمایل ایشان در برقراری ارتباط با بزرگسالان بیش از همسالانشان است.

به سخن دیگر ، فرزندان اول خانواده و تک فرزندها در برقراری ارتباط با همسالان و همکلاسی های خود بیشتر با مشکل مواجه می شوند تا با افراد بزرگسال، چرا که عموماً والدین انتظارت و توقعات متنوعی از تنها فرزند و یا فرزند اول خود دارند و به دلیل همین انتظارات فوق العاده، اعمال فشارهای روانی از طرف والدین و آرمان خواهی های فراوان ایشان و احساس ناتوانی این قبیل فرزندان در تحقق بخشیدن به خواست های والدین، به تدریج بعضاً دچار احساس بی کفایتی می شوند و خودپنداری بسیار ضعیفی پیدا می کنند و زمینه ی اضطراب فراگیر و کمرویی در شخصیت ایشان نمایان می شود. به خاطر چنین وضعیت عاطفی روانی، از دست دادن احساس خود ارزشمندی و برخورداری از خودپنداری کمتر، در بعضی از موارد فرزندان اول در مقایسه با سایر فرزندان خانواده به توفیقات کمتری در پیشرفت تحصیلی دست می یابند.

مدرسه به عنوان اولین جایگاه رسمی تجربه ی اجتماعی کودکان، می تواند نقش تعیین کننده ای در تقویت کمرویی یا پرورش مهارت های اجتماعی آنان ایفا کند. متأسفانه در بسیاری از موارد، کمرویی کودکان در محیط مدرسه و فضای کلاس درس تقویت می گردد و چنین رفتار ناخوشایندی در شخصیت کودک تثبیت می شود.
در غالب موارد، اولیای مدرسه رفتار انفعالی و آرام و سکوت مضطربانه ی کودک یا کودکان کمرو و ناتوان را به عنوان یک صفت پسندیده و ویژگی رفتاری مطلوب تلقی می نمایند، بعضاً با تأیید و تشویق های خود، به طور مستقیم و غیرمستقیم سعی می کنند آن را تقویت نمایند. واقعاً جای بسی تعجب و تأسف است که در بسیاری از مدارس ما گاهی بالاترین نمره ی انضباط از آن کمروست!


برچسب زدن ها و القای ویژگی های خاص به بعضی از کودکان، مانند این که معلم مرتباً بگوید که فلان کس، دانش آموزی است بسیار آرام، ساکت و مؤدب و اعمال فشارهای اخلاقی و وادار کردن کودک به سکوت های اجباری و رفتارهای به اصطلاح مؤدبانه ی مصنوعی سبب می شود که وی به تدریج به یک موجود کاملاً کمرو با شخصیتی انفعالی تبدیل گردد.
در اینجا نیز اعمال فشارهای روانی و اخلاقی، اجرای مقررات خشک و غیرقابل انعطاف، برخوردهای قالبی و دیکتاتور منشانه، رقابت های فشرده و نابرابر، ترسیم فاصله یا شکاف فوق العاده زیاد و غیر عادی بین وضع موجود و وضع مطلوب برای دانش آموزان، اظهار نگرانی مداوم نسبت به آینده ی شاگردان و کنترل شدید رفتارهای فردی و اجتماعی ایشان، کمال جویی ها و آرمان خواهی ها، تحقیرها و تهدیدها، تنبیه ها و محدودیت های غیرمنطقی و تقویت روحیه ی تسلیم پذیری و احساس عدم کفایت اجتماعی و ... ، می تواند زمینه های اضطراب و کمرویی را در کودکان ایجاد و یا تقویت کند.
 

فشارهای اجتماعی و کمرویی

علاوه بر خانه و مدرسه، عواملی همچون محرومیت ها و آسیب های اجتماعی ، ناسازگاری های شغلی، سلطه ها و فشارهای گروهی، مقایسه ها و برتری طلبی های قومی و نژادی، تقویت شخصیت انفعالی، پرخاشگری ها و قدرت مداری ها، کنترل شدید اجتماعی، بی احترامی به حقوق و آزادی های مشروع فردی، ویرانگری خلاقیت های ذهنی، تقبیح و تهدید صراحت ها و شجاعت های اخلاقی توسط صاحبان زور و والیان تزویر، ترویج فرهنگ خصومت و خشونت و لجام گسیختگی نفسانی در جامعه می تواند از دیگر عوامل زمینه ساز فزونی اضطراب تشدید کمرویی و رفتارهای گوشه گیرانه باشد

 

 

  

 

۱۰ روش غلبه بر کمرویی

 


کمرویی شرایط ناتـوان کنـنده ای
 برای اغلب افراد پـدیـد می آورد و مانع از ایفای نقش در موقعیتهای اجتماعـی و بیان دل مشغولیها و درخواست ازدواج از شخص مــورد علاقه خود میگردد.
واقعیت این است
 که اغـلب انـسـانـهـا دقـیـقـا" از هـمـان شخصیت دلخواه طـرف مقابلشان برخوردارند ولی بدلیل کمرویی و ترس، از بـیـان درخـواسـت ازدواج طفره میروند و اغلب توسط معشوقه اشان مورد شکوه و شکایت قرار میگیرند.اینگونه افراد فقط به ملاقات و قرارهایعاشقانه اکتفا کرده و گام بلندتری بر نمیدارند . اگـر کمرویی شما را از رسیدن بفرد مـورد علاقه تان بازمیدارد به مـطـالـعـه خود ادامه داده تا بیاموزید چگونه میتوانید بر آن چیره شوید.


● شماره ۱۰
▪ با دوستان خود تمرین کنید
عامل اصلی در کمرویی،
 ترس از عدم پذیرش (طرد شدن) اسـت. ایـن عـامـل را تـوسط نزدیک شدن و برگزیدن فردی بـرای دوسـت و یـا بـرادر خـود از میان بردارید. از آنجایی که غرور خودتان در معرض خطر نمی بـاشـد کـمتـر از نـزدیک شـدن حـذر خواهید کرد. شما خـواهید دید کهمسئله شاقی نیست و خواهید خواست در فرصـت بـعد بـرای خـودتـان نامزدی را انتخاب کنید.


● شماره ۹
▪ مراحل را آهسته طی کنید
انتخاب
 همسر را همچون برنامه ای ۱۲مـرحله ای در نظر بگیرید. بـا یـک لـبـخـنـد شـروع کنید، به تمام افراد نشان دهید (نه تنها به دخترانجذاب و زیـبا) که شـمـا صـمیـمـی و قابل نزدیک شدن می باشید. در روزهای بعد با گفتن سلام جلو بروید. چـنـد روز بـعـد از آن در گـفـتـگوییکوتاه شرکت کنید. به کار خود ادامه دهید تا بتدریج با دیگران صمیمی گردید و خواهـیـد دیـد که بـه آن دشـواری کـه میـاندیـشـید نیست. هرگاه اشتباه بزرگی مرتکب شدید آن را فراموش کنید. اغـلب افـراد بخشنده تر از آن چه شما تصور میـکنـیـد هستند.
اگر شخص موردعلاقه شما زیبا است و این باعث وحشت و دست پاچگی شما میشود مراحل "میزان
 زیبایی" را بتدریج طی کنید: با نزدیک شدن به فردی با زیبایی 

سه شنبه 26 دی 1391برچسب:,

|